بخاطر قوانین دست و پا گیر و مخالفتها و اعتراض هایی که علیهش شد، تصمیم گرفت استعفا بده و بره سراغ یک شغل دیگه و با بغض مدرسه رو ترک کرد . در محل کار جدید، در خانه، در ماشین و همه جا این بغض همراهش بود حس دلتنگی،حس دوری از جایی که بهش تعلق داری ‌. دو هفته این دوری طول کشید و هر ساعتش با غم گذشت، با اشک در چشم که سعی میکرد جلوی جاری شدنش رو بگیره، با بغض که تلاش میکرد با نفسهای عمیق و قورت دادن آب دهان و سکوت مانع ترکیدنش بشه. منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

معلم پلاس+ رازهای دنیای وب (-: ...فقط یه عمو و یه دنیا... :-) فلزیاب رایگان Ali1387Ahora درسبد افق درخشان کانال دوازدهم انسانی،کانال دوازدهم،گروه دوازدهم انسانی